معنی قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن, معنی قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر پ و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن, معنی rskت bmcاx kclx fاg /cjbi، fاg، ]cobjbi [jاpd، /c , m fاg /cjbi cا ljbj، bsت lsd cاfsتj، ltتcfjb lcbj, معنی اصطلاح قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن, معادل قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن, قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن چی میشه؟, قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن یعنی چی؟, قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن synonym, قسمت دوراز مرکز بال پرنده، بال، چرخدنده جناحی، پر , و بال پرنده را کندن، دست کسی رابستن، کفتربند کردن definition,